بیوگرافی

زندگی نامه

بیوگرافی

زندگی نامه

زندگی نامه ی پوریا پور سرخ

زندگی نامه ی پوریا پور سرخ 

متولد ساعت 4 صبح روز چهارم تیرماه 1356 است.او در محله جردن تهران متولد شده و بزرگ شده همانجاست و فرزند اول خانواده است.دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود دارد که هر سه نفر انها دانشجو هستند.مادرش معلم زبان است و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد.مجرد است و به این زودیها هم قصد ازدواج ندارد.بسیار به کانون گرم خانواده اش می بالد و به خوبی از خانواده اش یاد می کند.در خانواده پورسرخ همه دارای تحصیلات عالیه هستند.خواهرها و برادر پورسرخ مثل خوداو مجرد هستند.

دوران کودکی


پوریا در کودکی بسیار شروشیطان بوده.البته با همه این تفاسیر درسهایش عالی بوده.از بس که درسهایش خوب بود به سادگی وارد دانشگاه شد.او بر خلاف عقیده والدینش رشته تحصیلی اش را خودش انتخاب کرد.علاقه زیاد او نسبت به رشته تحصیلی اش انقدر بود که بعد از گذراندن چند ترم وارد بازار کار شد.حتی بعد ازاخذ مدرک کارشناسی ارشد مدتی را برای کار به خارج از کشور رفت و همزمان به تحصیل هم ادامه داد.از انجا که پدرش در شرکت نفت بوده دوران دبستان را در شهرهای مختلف به خصوص شهرهای جنوبی بوده است.در دوران راهنمایی در مدرسه شهید باهنر تهران و دوران دبیرستان را در مدرسه رازی گذرانده است.دوران لیسانسش را در رشته اصلاح نباتات دانشگاه شیراز که در اخرین سال تحصیلی رتبه سوم را به دست اورده است.دوران فوق لیسانس را در تهران و رشته فیزیولوژی گیاهی گذراند که باز هم با رتبه سوم,فارغ التحصیل شد.


کیس مناسب برای ازدواج


پورسرخ به تازگی در حال واردشدن به دهه سوم زندگی خود است.او هنوز هم مجرد است و به همراه خانواده اش و برادر و خواهرهایش در جردن زندگی می کند.هنوزبرای ازدواج تصمیمی نگرفته,علت اصلی این تصمیم را هم شرایط فعلی مدشده در بین جوانان اعلام می کند.به نظر او در دوره ای که مد شده اتومبیل شما چیست؟منزلتان کجاست؟کجا مسافرت می روید و این سوالها بین دختر و پسرها مد شده ادم به اسودگی نمی تواند کیس مناسب خود را پیدا کند.پوریا می گوید:به محض این که کیس مناسبم را پیدا کنم و از همه جهات ببینم که با هم هماهنگی و تفاهم داریم مطمین باشید که معطل نخواهم کرد.به نظر او که در محله جردن تهران می نشیند اصلا مرزبندی های شمال شهرو پایین شهر بی معنی است.


پشتکار در کار


او قبل از ان که در سریال وفا بازی کند,همزمان با ورودش به مقطع دکترا پیشنهاد بازی در سریال تلویزیونی فرار بزرگ را پذیرفت و با این کار وارد حرفه بازیگری شد.پوریا به خاطر این که هم درس می خواند و هم کارش را که به رشته تحصیلی اش مربوط بوده را انجام می داد و ازسوی دیگر وارد عرصه بازیگری شده بود شبانه روز وقت گذاشت تا بتواند به خوبی از عهده کارهایش براید.به قول خودش حتی در 24 ساعت وقت کم می اورد اما پشتکارش واقعا عالی و مثال زدنی بود.


شانس بزرگ زندگی


در اواخر سال1384 پیشنهاد بازی در سریال((وفا)) را به سفارش اقای لطیفی پذیرفت.شخصیت ژوبین پناهی انقدر برای او جذاب بود که نتواند نه بگوید.به نظر پوریا سپردن نقش ژوبین به او یکی از شانس های بزرگ زندگی اش بود.به خاطر بازی در سریال وفا چندین ماه درگیر این پروژه بود.حتی دو ماه را در لبنان سپری کرد.با پخش سریال وفا زندگی او وارد مرحله تازه ای شد.خیلی زود عکسها و پوسترهای او در همه جا پخش شد.اسم او یک شبه بر سر زبانها افتاد و به اوج رسید.البته این اتفاق فرخنده باعث شد تمام فعالیت های قبل از عیدش مثل تحصیل و کارش مختل شود.البته باید گفت هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.


فقط مهندسی کشاورزی


پوریا شاگرد بسیار درسخوان و زرنگی بوده در سال 1374 یک بار در کنکور تجربی شرکت کرده و قبول شد اما حرف و حدیث ها تازه شروع شد.با این که پوریا فوق العاده درسخوان بوده خیلی ها شرکت در کنکور تجربی او را به خاطر ضعف در درس های ریاضی و فیزیک می دانستند.پوریا به اصرار خانواده و به خاطر ثابت کردن ادعاهای دروغ اطرافیان در کنکور ریاضی هم شرکت کرد و در رشته مهندسی عمران هم قبول شد.پوریا حتی در کنکور پزشکی دوبار شرکت کرد و برای اثبات شایستگی هایش با امتیاز بالاتر از رشته تحصیلی اش قبول شد.با وجود مخالفت خانواده با رشته تحصیلی اش توانست انها را مجاب کند که با ادامه رشته تحصیلی مورد علاقه اش موافقت کنند.پدر و مادر پوریا به شدت مخالف ادامه تحصیل او در رشته مهندسی کشاورزی بودند.


بی انضباط ترین


با وجود درسخوان بودن پوریا به هیچ عنوان بچه ارام و سربه زیری نبوده تا انجا که عالم و ادم را از دست خود عاصی کرده بود اما درسخوان بودن او مانع از برخورد اولیای مدرسه با او می شد.به جز جغرافیا انضباط همه درسهایش در حد عالی بود.پوریا در تمام دوران تحصیلش از جغرافیا گریزان بود به حدی که یک بار مجبور شد با تک ماده قبول شود.با وجود ان که همیشه در درسهایی مثل فیزیک و ریاضی و شیمی و مثلثات و هندسه 20 می گرفت در دوران دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد.او در تمام دوران تحصیلی اش از شاگردان ممتاز به شمار می رفت و کمترین نمره های کارنامه اش همان نمره های انضباط بوده که با ارفاق اولیا مدرسه و به خاطر کم نشدن معدلش 17 و 18 می شده است.


تلاش شبانه روزی


با وجود همزمانی تحصیل و کار و بازیگری پوریا هرگز شانه خالی نکرد.حتی به خاطر ادامه تحصیل دو سال را خارج از کشور و با شرایط مدرن امروزی گذراند.در سال 1382 به تهران بازگشت با وجود کار و تحصیل و موفقیت در مقطع کارشناسی ارشد و پرداختن به شغل بازیگری و فشار کار و تحصیل مردانه ایستاد وبا پشتکار شخصی اش زیر فشار درس و هنر مقاومت کرد و توانست از عهده همه موارد به خوبی براید.او هیچ وقت حاضر نشد یکی از کار و هنر و تحصیل را کنار بگذارد و به خاطر موفقیت در همه موارد شبانه روز وقت گذاشت.


زندگی نامه ی امیر قلعه نویی مربی فوتبال

میر قلعه‌نوییپرش به: ناوبری، جستجوامیر قلعه‌نوییاطلاعات شخصینام کاملاردشیر قلعه‌نویینام مستعارامیر قلعه نوییزادروز۱ آذر ۱۳۴۲ (سن:۴۹ سال)محل تولد   تهران  ایرانپستمربی (گذشته:هافبک)اطلاعات باشگاهباشگاه کنونیاستقلال تهرانشماره۸دوران حرفه‌ای۱سال‌هاباشگاه‌هابازی (گل)*١٩٨۰-١٩٨۲١٩٨۲–۱۹۸۷۱۹۸۷–۱۹۸۹۱۹۸۹–۱۹۹۷راه‌آهنشاهینالسداستقلال تهران   تیم ملی۱۹۹۳–۱۹۹۷ایران۱۷(۱)تیم‌های مربی۱۳۸۱۱۳۸۲-۱۳۸۵۱۳۸۵-۱۳۸۶۱۳۸۶-۱۳۸۷۱۳۸۷-۱۳۸۸۱۳۸۸-۱۳۹۰۱۳۹۰ -۱۳۹۱۱۳۹۱-برق تهرانکشاورزاستقلال اهوازاستقلالایرانمس کرماناستقلالسپاهانتراکتور سازی تبریزاستقلال تهران
* تعداد بازی (تعداد گل)اردشیر قلعه‌نویی معروف به امیر قلعه‌نویی (زاده ۱۳۴۲ در تهران) [۱] سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران و سرمربی کنونی استقلال تهران است. او تیم استقلال تهران را در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۸ و و تیم سپاهان اصفهان را هم سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به مقام قهرمانی رساند. وی هم‌اکنون با ۴ بار قهرمانی به همراه تیم های استقلال و سپاهان، دو نایب قهرمانی به همراه تیم های استقلال و تراکتورسازی تبریز، و یک مقام سومی به همراه تیم استقلال، پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران می‌باشد. ضمن اینکه توانسته دو قهرمانی در سال های ۱۳۸۱ و ۱۳۸۷ و یک نایب قهرمانی در سال ۱۳۸۳ در جام حذفی ایران به همراه تیم استقلال تهران به دست آورد.محتویات  [نهفتن] ۱ دوران بازی۱.۱ رده باشگاهی۱.۱.۱ حضور در راه آهن تهران۱.۱.۲ حضور در شاهین تهران۱.۱.۳ حضور در السد قطر۱.۱.۴ حضور در استقلال تهران۱.۲ رده ملی۲ دوران مربی‌گری۲.۱ رده باشگاهی۲.۱.۱ کشاورز۲.۱.۲ برق تهران۲.۱.۳ استقلال اهواز۲.۱.۴ استقلال تهران۲.۱.۵ مس کرمان۲.۱.۶ سپاهان اصفهان۲.۱.۷ تراکتورسازی تبریز۲.۱.۸ لیگ قهرمانان آسیا۲.۲ آمار عملکرد به عنوان سرمربی در لیگ برتر۲.۳ تیم ملی فوتبال ایران۳ حاشیه‌ها۳.۱ سقف قراردادها۳.۲ اظهارات و نظرات۳.۳ قلعه نویی و برنامه ۹۰۴ افتخارات۴.۱ دوران بازی۴.۲ دوران سرمربی‌گری۵ منابع۶ پیوند به بیروندوران بازیرده باشگاهیحضور در راه آهن تهرانفوتبال را از اواخر دهه ٥٠ با تیم جوانان راه آهن آغاز کرد. اردشیر لارودی و پرویز ابوطالب اولین کسانی بودند که او را برای تیم‌های پایه ای راه آهن انتخاب کردند و بعد ناصر ابراهیمی او را به تیم بزرگسالان راه آهن برد که توانست ٣ گل نیز در جام حذفی تهران بزند او در سال ۱۳۶۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد اما چند ماه بعد ناصر ابراهیمی در اسفند ۱۳۶۰ از راه آهن به شاهین رفت. [۲]حضور در شاهین تهرانابراهیمی از میان تمام بازیکنان نخبه ای که در راه آهن داشت تنها قلعه نویی را به شاهین برد. شاهین ملی پوشان زیادی در آن روزها داشت. نادر فریادشیران، دینورزاده، نصرالله عبداللهی، صادقی، حمید مجدتیموری و علی حیدری از این جمع بودند. ابراهیمی در سال ۶۳ شاهین را رها کرد و جای خود را برای مدت کوتاهی به محراب شاهرخی سپرد. او نیز بعد از چند ماه جای خود را به نصرالله عبداللهی داد. پس از خداحافظی صادقی و رفتن دینورزاده، قلعه نویی ۲۲ ساله به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد.در این دوره قلعه نویی علاوه بر تیم شاهین در تیم «تهران الف» هم بازی می کرد. در دوران جنگ، لیگ کشوری بین باشگاه ها برگزار نمی شد. فدراسیون فوتبال در سال ۱۳۶۴ اقدام به آغاز برگزاری اولین دوره لیگ بعد از انقلاب، تحت عنوان لیگ قدس، بین تیم های استان ها کرد. ۱۴ تیم در مسابقات شرکت کردند و مسابقات در دو گروه هفت تیمی برگزار شد.علاوه بر تیم های استان های چون اصفهان، گیلان، آذربایچان شرقی، خوزستان، خراسان و ...، دو تیم از تهران هم در این مسابقات شرکت می کرد. تیم «تهران الف» متشکل از منتخب یاران شاهین،استقلال و بانک ملی بود که با مربیگری امیر حاج رضایی در مسابقات شرکت کردند. محرمی، شکورزاده، شاهین بیانی، حاجیلو، بهتاش فریبا، قلعه نویی، ضیایی، باوی، مرتضی یکه، پازوکی، چنگیز، رضا احدی، مختاری فر، رحیم یوسفی و... یاران این تیم بودند. «تهران ب» اما منتخبی بازیکنانی از تیم های پرسپولیس، هما، تکاور و جند تیم دیگر تشکیل می شد و شامل بازیکنانی چون بهروز سلطانی، پنجعلی، مایلی کهن، درخشان، ناصر محمدخانی، انصاری فرد، حمید علیدوستی، مجتبی خیراندیش، محمود نقوی بود. در پایان اولین لیگ قدس در سال ۱۳۶۴، قلعه نویی همراه با تیم «تهران الف» قهرمان اولین لیگ کشوری پس از انقلاب شد. در دیدار فینال در مقابل «تهران ب» پس از اینکه با گل قلعه نویی بازی ١-١ مساوی شد، نهایتاً «تهران الف» در ضربات پنالتی «تهران ب» را شکست داد. [۳] [۴]در دوران حضور در شاهین دو بار در سال های ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ نایب قهرمان باشگاه های تهران شد و یک بار آن در نتیجه ی دیدار فینال به یادماندنی سال ۱۳۶۴ بین استقلال و شاهین بود. در این بازی که استقلال در ضربات پنالتی شاهین را شکست داد، ناصر حجازی، پرویز مظلومی، امیر قلعه نویی و محمود پازوکی از بازیکنان موفق زمین بودند. [۵]در اواسط لیگ سال ۶۶، پس از پیروزی ۲ بر صفر شاهین در برابر پرسپولیس که با دو گل کریم باوی روی پاس های امیر قلعه نویی به ثمر رسید، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت. [۶]حضور در السد قطربرای مدت یک و نیم سال (فصل) در قطر بازی کرد. [۷] در زمان حضورش در قطر، همراه با السد قطر قهرمان لیگ قطر در سالهای ۱۹۸٧ و ۱۹۸۸ و قهرمان جام حذفی قطر در ۱۹۸۸ شد. [۸] [۹]ضمن اینکه همراه با السد به دیدار فینال جام باشگاه های آسیا صعود کرد. طبق تقویم مسابقات آن سال دیدارهای ماقبل نهایی باشگاه های آسیا در تابستان و پاییز ۱۳۶۷ و دیدارهای رفت و برگشت فینال در بهار ۱۳۶۸ برگزار می شد. قلعه نویی در زمستان ۱۳۶۷ از السد جدا شد و به استقلال پیوست. به همین دلیل علی‌رغم همراهی السد تا دیدار فینال، قهرمانی باشگاه های آسیا همراه با السد در کارنامه‌اش ثبت نشد. [۱۰]حضور در استقلال تهرانزمستان ۱۳۶۷ او به تهران بازگشت و به باشگاه استقلال تهران پیوست و تا پایان دوران بازی اش در این تیم ماند. اولین بازی قلعه نویی به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ ۱۳۶۷/۱۲/۱۹ مقابلپرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی برگزار می‌شد به پنالتی کشیده شد و او پنالتی‌اش را از دست داد.نخستین قهرمانی قلعه نویی با استقلال در اولین لیگ باشگاه‌های ایران پس از انقلاب (لیگ قدس) و در بهار سال ۱۳۶۹ روی داد. استقلال در فینال پرسپولیس را ۲-۱ شکست داد که هر دو گل استقلال روی پاس‌های قلعه نویی به ثمر رسید. [۱۱]پس از آن قلعه نویی با استقلال قهرمان جام باشگاه‌های آسیا ۱۹۹۱ (۱۳۷۰)، لیگ باشگاه‌های تهران (۱۳۷۰)، قهرمان سوپر جام تهران (۱۳۷۳)، و قهرمان جام حذفی فوتبال ایران (۷۵-۱۳۷۴) شد. در این دو قهرمانی قلعه نویی کاپیتان استقلال بود، ضمن اینکه هر دو گل استقلال در بازی برگشت فینال جام حذفی ۷۵-۱۳۷۴ در مقابل برق شیراز را به ثمر رساند.علاوه بر این در طی دوره حضور در استقلال، قلعه نویی با استقلال در سال ۱۹۹۲ نایب قهرمان جام باشگاه های آسیا، در سال‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۷۳ نایب قهرمان لیگ ایران (لیگ آزادگان)، در سال های ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ نایب قهرمان لیگ باشگاه های تهران، و در سال ۱۳۶۹ نایب قهرمان جام حذفی ایران شد. [۱۲]قلعه نویی در ٤ سال آخر حضورش در استقلال بازوبند کاپیتانی این تیم را بر بازو می بست. او به خاطر توانایی اش در رهبری میانه میدان استقلال در دوران کاپیتانی در این تیم، در میان گروهی از هواداران استقلال و مطبوعات ایران به ژنرال معروف شد که هنوز در بعضی رسانه ها با این لقب از او یاد می کنند. [۱۳] [۱۴] [۱۵]رده ملیتا پایان دوره بازیگری اش ۲۰ بازی ملی را در کارنامه ثبت کرد که اتفاقاً ۱۸ بازی آن در سن ۳۰ سالگی به بعد رخ داد. وی اولین بار توسط ناصر ابراهیمی در سال ۱۳۶۴ به تیم ملی «ب» ایران دعوت شد.یک سال بعد از سوی پرویز دهداری به تیم ملی دعوت شد و اولین بازی ملی خود را در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در مقابل چین انجام داد. اما تا سال ۱۳۷۲ دیگر به تیم ملی فراخوانده نشد، یعنی تا ۱۳۷۲/۶/۲۱ و در دیدار ایران - بوسنی هرزگوین که با سرمربیگری علی پروین انجام شد. در مسابقات انتخابی جام جهانی ۱۹۹۴ که در کشور قطر برگزار شد، از بازی دوم در ترکیب اصلی ایران قرار گرفت و عملکرد موفقی به ویژه در بازی‌های ایران در مقابل ژاپن و کره شمالی داشت. در کارنامه ملی قلعه نویی تنها یک گل زده به کویت دیده می‌شود. ضمن اینکه یک بار بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم به بازو بست. [۱۶]قلعه نویی جندین بار دو دوران بازیگری مصدوم شد و دو مرتبه مصدومیت جدی را تجربه کرد. بار اول در سال ۱۳۶۸ و بار دوم آن در سال ۱۳۷١ دچار مصدومیت شدید و طولانی شد. تبعات مصدومیت شدید زانو در دوران پس از بازی هم همراه وی بود و چندین بار ناچار به جراحی زانو شد.دوران مربی‌گریدر طول دوران مربیگری اش کارنامه موفقی از خود به جا گذاشته است. او به عنوان سرمربی همراه با تیم های مختلف توانسته ٦ عنوان قهرمانی در مسابقات رسمی به دست آورد، ضمن اینکه در هیج یک از تیم های باشگاهی که در لیگ برتر هدایت کرده در میانه ی فصل برکنار نشده یا استعفا نداده است.رده باشگاهیکشاورزبعد از یک سال دستیاری در کنار ناصر حجازی و حضور کوتاه مدت در تمرینات لورکوزن، اولین باشگاهی که امیر قلعه نویی هدایت آن را بر عهده گرفت کشاورز بود، اما نتوانست نتایج مطلوبی در این تیم بدست آود.[۱۷]برق تهراننتیجه حضور قلعه نویی به عنوان مربی در تیم برق تهران طی ٢٠ بازی لیگ دسته اول ٩ برد و ٤ تساوی و ٧ باخت بود که با ٣١ امتیاز نتوانست به مرحله نهایی لیگ دسته یک صعود کند.چهره او در بازی جام حذفی مقابل پرسپولیس به عنوان مربی بیشتر دیده شد که بازی در وقت قانونی ١ـ١ شد و نهایتاً در پایان وقت اضافه پرسپولیس تیم دسته اولی برق تهران را ٢-١ شکست داد. [۱۷]استقلال اهوازاو در آبان ١٣٨١، در یعنی در اواخر نیم فصل اول برای اولین بار به عنوان سرمربی هدایت تیم ته جدولی استقلال اهواز را بر عهده گرفت. در این تیم طی ٢١ بازی ٢٤ امتیاز کسب کرد و در آخرین هفته لیگ توانست این تیم را در لیگ حفظ کند.[۱۷]استقلال تهرانقلعه‌نویی ۴ فصل کامل سرمربیگری تیم استقلال را بر عهده داشته و در ۲ مقطع دیگر (۱۳۸۱ و ۱۳۸۷) نیز تیم استقلال را در انتهای فصل در بازی‌های جام‌حذفی هدایت نموده‌است.وی در اولین حضور کوتاه مدت خود به عنوان سرمربی در تیم استقلال این تیم را قهرمان جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ کرد. پس از اینکه استقلال در هفته آخر اولین دوره لیگ برتر در فصل ۸۱-۸۰ با شکست مقابل ملوان قهرمانی را از دست داد، پورحیدری سرمربی استقلال استعفا داد. امیر قلعه نویی هدایت تیم را در در بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی در مقابل ذوب آهن اصفهان به عهده گرفت. پس از پیروزی ٣ـ١ در مقابل ذوب آهن، نهایتاً پس از شکست دادن تیم های سپاهان (در نیمه نهایی) و فجر سپاسی (در فینال) در بازی های رفت و برگشت، استقلال را قهرمان جام حذفی کرد [۱۸] تا استقلال سهمیه حضور در نخستین دوره لیگ قهرمانان آسیا را بگیرد. [۱۹]برای فصل بعد، یعنی در لیگ برتر فصل ۸۲-۸۱ به عنوان کمک مربی استقلال و دستیار رولند کخ منصوب شد، اما به دلیل اختلاف با وی در هفته دوم مسابقات از سمتش استعفا داد و در اواسط نیم فصل به عنوان سرمربی به استقلال اهواز پیوست.سال بعد، یعنی در لیگ برتر فصل ۸۳-۸۲ توسط مدیر عامل جدید استقلال، محمد قریب، به عنوان سرمربی تیم استقلال انتخاب گردید. او در سومین دوره از لیگ برتر تیم استقلال را در آستانهٔ قهرمانی قرار داد، اما در هفته‌ی ماقبل پایانی با شکست در مقابل استقلال اهواز صدر جدول را از دست داد و نایب قهرمان شد. استقلال در این فصل نایب قهرمان جام حذفی نیز شد. [۲۰]در دومین فصل حضورش به عنوان سرمربی استقلال در لیگ برتر یعنی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ باز هم تیم استقلال را در کورس قهرمانی قرار داد، اما در آن فصل تیم استقلال با تفاضل گل کمتر نسبت به ذوب آهن سوم شد. پیروزی ۳-۲ استقلال در مقابل پرسپولیس با گل دقیقه ۹۴ پیروز قربانی از رویدادهای مهم آن سال برای استقلال بود. در این فصل رضا عنایتی آقای گل شد و استقلال صاحب بهترین خط حمله لیگ گردید.در فصل بعد و در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ توانست تیم استقلال را برای اولین بار در لیگ برتر قهرمان کند. در این فصل رضا عنایتی با ۲۱ گل مجدداً آقای گل شد و رکورد بهترین گلزن تاریخ لیگ را شکست. استقلال نیز صاحب بهترین خط دفاع لیگ گردید. پس از قهرمانی استقلال در لیگ برتر، به دستور هیات مدیره باشگاه استقلال، این تیم از ادامه ی مسابقات جام حذفی کنار کشید (در مرحله 1/4 نهایی) که این مساله مورد اعتراض شدید قلعه نویی واقع شد. [۲۱]پس از قهرمانی با استقلال در لیگ برتر، قلعه نویی در تابستان ۱۳۸۵ به عنوان مربی تیم ملی منصوب شد. بعد از حذف تیم ملی از در مرحله یک چهارم نهایی جام ملت های آسیا، و جدایی قلعه نویی از تیم ملی، در زمستان ۱۳۸۶ به تیم انتهای جدولی مس کرمان پیوست و یک نیم فصل موفق (نیم فصل دوم) را در این تیم سپری کرد. او در انتهای فصل ۸۷-۸۶ ، یعنی در بهار ۱۳۸۷ مجدداً به استقلال پیوست. استقلال که در این فصل با مربیگری ناصر حجازی و فیروز کریمی با رتبه ۱۳ ام لیگ برتر را به پایان برده بود، قهرمان جام حذفی ایران در این سال شد که امیر قلعه نویی در ۳ بازی نیمه نهایی و فینال (رفت و برگشت) این جام سرمربی استقلال بود.در فصل بعد، یعنی لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ استقلال در کورس قهرمانی رقابت تنگاتنگی با ذوب آهن اصفهان داشت. سراتجام در آخرین بازی با پیروزی استقلال در مشهد و شکست ذوب آهن در اهواز، تیم استقلال با تفاضل گل بهتر قهرمان لیگ برتر شد و به این شکل دومین قهرمانی استقلال و امیرقلعه نویی در لیگ برتر به دست آمد. در این فصل آرش برهانی آقای گل لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ شد و استقلال عنوان بهترین خط حمله و دفاع و همچنین بیشترین برد و بهترین تفاضل گل را از آن خود کرد. اما استقلال در لیگ قهرمانان آسیا نتایج خوبی نگرفت و با ۳ تساوی خاتگی و نهایتاً با ۴ امتیاز، نتوانست از گروهش صعود کند.در طول این ۴ فصل سرمربیگری قلعه نویی در استقلال، بازیکنانی چون وحید طالب لو، پیروز قربانی، امیر حسین صادقی، خسرو حیدری، سیاوش اکبرپور، رضا عنایتی و حسین کاظمی به دوران اوج خود رسیدند. ضمن اینکه امیر قلعه نویی در لیگ هشتم نقش بسزایی در بازگشت آرش برهانی به روزهای اوج خود داشت. [۲۲]قلعه نویی پس از ۳ فصل، سرانجام در بهار ۱۳۹۱ به استقلال بازگشت. نقل شده که اعضای هیات مدیره استقلال به منزل وی و او را دعوت به سرمربیگری استقلال کردند. [۲۳] [۲۴] این اقدام اعتراض جواد زرینچه یکی از اعضای هیات مدیره را در پی داشت و او از سمت خود استعفا داد. [۲۵][۲۶]مس کرمانقلعه نویی بعد از یک وقفه کوتاه دوری از مربیگری، در دی ماه ۱۳۸۶ هدایت تیم فوتبال مس کرمان را برای یک نیم فصل بر عهده گرفت.[۲۷] وی توانست تیم مس کرمان را که با مربیگری فرهاد کاظمی در منطقه سقوط قرار داشت، تا رتبه دهم جدول و بالاتر از استقلال تهران بالا ببرد و کارنامه موفقی را از خود در این تیم به نمایش بگذارد. مس کرمان در این نیم فصل از ۱۷ بازی ۲۸ امتیاز کسب کرد که پس از ذوب آهن و پرسپولیس که ۲۹ امتیاز در مسابقات نیم فصل دوم به دست آوردند، این بالانرین امتیاز کسب شده در این نیم فصل بود. [۲۸] [۲۹] [۳۰] البته در میانه ی نیم فصل دوم، فیفا ٦ امتیاز از تیم پرسپولیس به عنوان جریمه کسر کرد که با لحاظ کردن آن در محاسبه امتیازات، پرسپولیس ٢٣ امتیاز در نیم فصل دوم بدست آورد. پس از پایان لیگ او به استقلال تهران پیوست تا هدایت این تیم را در سه بازی آخر جام حذفی به عهده بگیرد.سپاهان اصفهانامیر قلعه نویی بعد از جدایی از استقلال در ۳ خرداد ۱۳۸۸ برای یک سال به صورت رسمی با تیم سپاهان قرارداد بست و هدایت این تیم را در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ بر عهده گرفت و توانست در پایان این تیم را قهرمان لیگ کند. در این فصل عماد رضا مهاجم سپاهان آقای گل مسابقات و سپاهان صاحب بهترین خط حمله شد. ضمن اینکه سپاهان رکورد بیشترین امتیاز (۶۷) و بهترین تفاضل گل در تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران (۳۷+) را به دست آورد. وی در خرداد ۱۳۸۹ قرارداد خود با تیم فوتبال سپاهان را برای دو سال دیگر تمدید کرد.[۳۱]او توانست تیم فوتبال سپاهان را در دو دورهٔ متوالی لیگ برتر ایران در فصل‌های ۸۹-۸۸ و ۹۰-۸۹ قهرمان کند. در این دو فصل، قهرمانی سپاهان در لیگ به ترتیب به فاصله دو هفته (۱۳۸۹) [۳۲] و یک هفته (۱۳۹۰) به پایان مسابقات [۳۳] محرز شد. این برای اولین بار بود که یک تیم می‌توانست برای دو فصل متوالی قهرمان لیگ برتر شود. ضمن اینکه پیروزی ٤-١ در مقابل پرسپولیس در ورزشگاه آزادی (در زمان مربیگری علی دایی) از نتایج جالب توجه سپاهان در این فصل بود.پس از پایان فصل دوم، امیر قلعه نویی به دلیل اختلاف با غلامحسین حسینی، رییس جدید هیأت مدیره سپاهان، از این تیم جدا شد. حسینی اصرار بر رعایت سقف قراردادها و جدا شدن بازیکنانی که حاضر به رعایت سقف قرارداد نبودند داشت. پس از جدا شدن قلعه نویی و چند نفر از بازیکنان اصلی (مهدی رحمتی، هادی عقیلی، و خسرو حیدری)از سپاهان، حسینی موضع خود را تغییر داد. محرم نویدکیا کاپیتان سپاهان در برنامه نود در این باره گفت: "غلامحسین حسینی اول گفت که می‌خواهیم سقف قرارداد را رعایت کنیم و بیشتر از ٣٥٠ میلیون تومان به بازیکنی نمی‌دهیم. همانجا گفتم در اینصورت همه بازیکنان می‌روند و سپاهان به یک تیم معمولی تبدیل می‌شود. آنها تاکید داشتند که این اتفاق نمی‌افتد. اما در نهایت وقتی دیدند با این وضعیت همه بازیکنان دارند از سپاهان می‌روند از موضع خود کوتاه آمدند." [۳۴]تراکتورسازی تبریزامیر قلعه نویی در لیگ یازدهم ( فصل ۹۱-۹۰) به تیم پرطرفدار تراکتورسازی تبریز پیوست و در بدو ورود به این شهر در فرودگاه مورد استقبال بیست هزار نفری طرفداران تراکتور سازی قرار گرفت.[۳۵] پس از شروع قوی تراکتورسازی در ابتدای فصل و کسب از ۱۵ امتیاز از ۶ بازی اول این لیگ، تراکتورسازی در ادامه ی نیم فصل اول دچار افت شد و در حالی که از ۱۱ بازی دیگر نیم فصل اول تنها ۳ برد به دست آورد، نیم فصل را با رتبه چهارم به پایان برد؛ هرچند که توانست هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را در ورزشگاه آزادی شکست دهد. در پایان فصل تراکتورسازی با ۶۶ امتیاز نایب قهرمان لیگ برتر شد و توانست برای اولین بار سهمیه انتخابی جام باشگاه های آسیا را بدست آورد.لیگ قهرمانان آسیاعملکرد او در جام باشگاه های آسیا مورد نقد بوده است. او در طی ٣ دوره حضور در لیگ قهرمانان آسیا به عنوان سرمربی، در مجموع ۱۹ بازی در ادوار این جام ۷ برد ۷ مساوی و ۵ باخت را در کارنامه خود دارد.[۱۷]در تنها دوره ای که قلعه نویی مربیگری استقلال در مسابقات آسیایی را داشت، موفق به گرفتن نتایج خوبی نشد. قلعه‌نویی در ۳ بازی خانگی که روی نیمکت استقلال نشست، تنها ۳ تساوی به دست آورد. تیم او در شرایطی در آسیا نهایتاً با ۴ امتیاز حذف شد [۳۶] که مانند سال اول حضور پرویز مظلومی [۳۷] و سال اول حضور رولند کخ در استقلال [۳۸] ، تیمش از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا صعود نکرد.در فصل اول حضورش در سپاهان هم با کسب ٨ امتیاز در مرحله گروهی، موفق به صعود از گروهش نشد. [۳۹]اما در سال دوم حضور در سپاهان، نتایج خوبی در لیگ قهرمانان آسیا گرفت و تا قبل از کناره گیری، این تیم را با بهترین خط حمله در لیگ قهرمانان آسیا تا مرحله یک چهارم نهایی پیش برد. [۴۰]پس از خاتمه ی فصل ۹۰-۸۹ فوتبال ایران و جدایی قلعه نویی سپاهان، این تیم با کادر فنی جدید در مرحله یک چهارم نهایی حاضر شد که به دلیل اشتباه کادر فنی جدید (با سرمربیگری لوکا بوناچیج) در استفاده از یک بازیکن دو اخطاره، از دور مسابقات حذف شد. [۴۱]آمار عملکرد به عنوان سرمربی در لیگ برترتیمفصلآماربازیبردمساویباختگل زدهگل خوردهتفاضل گلامتیازمتوسط امتیازدرصد بردرتبهاستقلال تهرانلیگ ۸۳-۱۳۸۲٢٦١٤٩٣٤٦٣١١٥+٥١١٫٩٦٥٣٫٨٪دوماستقلال تهرانلیگ ۸٤-۱۳۸۳٣٠١٦١٠٤٥١٣٥١٦+٥٨١٫٩٣٥٣٫٣٪سوماستقلال تهرانلیگ ۸٥-۱۳۸٤٣٠١٦١١٣٤٤١٧٢٧+٥٩١٫٩٧٥٣٫٣٪اولمس کرمانلیگ ۸٧-۱۳۸٦١٧٧٧٣٢٠١٢٨+٢٨١٫٦٥٤١٫٢٪دوم (نیم فصل ٢)استقلال تهرانلیگ ۸٨-۱۳۸٧٣٤١٩٩٦٧٠٣٤٣٦+٦٦١٫٩٤٥٥٫٩٪اولسپاهان اصفهانلیگ ۸٩-۱۳۸٨٣٤١٩١٠٥٦٧٣٠٣٧+٦٧١٫٩٧٥٥٫٩٪اولسپاهان اصفهانلیگ ٩٠-۱۳۸٩٣٤١٨١٢٤٥٦٢٩٢٧+٦٦١٫٩٤٥٢٫٩٪اولتراکتورسازی تبریزلیگ ٩١-۱۳٩٠٣٤١٩٩٦٥٧٣٢٢٥+٦٦١٫٩٤٥٥٫٩٪دوممجموع٢٣٩١٢٨٧٧٣٤٤١١٢٢٠١٩١+٤٦١١٫٩٣٥٣٫٦٪در طی دوران سرمربیگری اش در لیگ برتر ایران، ١٨ بار به عنوان سرمربی در مقابل تیم پرسپولیس قرار گرفته که حاصل آن ٧ برد، ١٠ تساوی، و یک باخت بوده است. تنها شکست وی به لیگ ۸٢-۱۳۸١ و زمانی که در نخستین فصل مربیگری اش در لیگ برتر به عنوان سرمربی استقلال اهواز به مصاف پرسپولیس رفت باز می گردد. ضمن اینکه در همین مدت ٩ بار در به عنوان سرمربی تیم های استقلال اهواز، سپاهان، یا تراکتورسازی در مقابل استقلال تهران قرار گرفته که ٤ برد، ٢ تساوی، و ٣ باخت برای او حاصل شده است.تیم ملی فوتبال ایرانبا رفتن برانکو ایوانکوویچ کروات در ۱۷ مرداد ۸۵ قلعه‌نویی به عنوان سرمربی تیم‌ملی شد تا تیم را آماده حضور در جام ملت‌های آسیا در سال ۲۰۰۷ کند. وی برای هدایت تیم ملی از همکاری ناصر ابراهیمی، ابراهیم زاده، پیروانی، آقاجانیان، کریم بوستانی و مظلومی در کادر فنی تیم ملی استفاده کرد.تیم ملی در مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیای 2007 [۴۲] با کسب ٤ پیروزی و ٢ تساوی مقام نخست گروهش را با ٣ امتیاز بالاتر از کره جنوبی کسب کرد. در رقابتهای مرحله نهایی جام ملت‌های آسیا (۲۰۰۷)، تیم ملی ایران پس از صدر نشینی در گروه با ٧ امتیاز و بالاتر ایستادن از ازبکستان و چین در مرحله گروهی، در یک چهارم نهایی با ضربات پنالتی در مقابل کره جنوبی حذف شد. او مسئولیت ناکامی را برعهده گرفت و گفت:«در این ناکامی تمام تقصیرها متوجه من است و نباید از بازیکنان انتقاد کرد.»[۴۳]پیروزی ۸ بر یک مقابل جاماییکا بهترین نتیجه و شکست ۴ بر صفر مقابل مکزیک در بازی دوستانه بدترین نتیجه قلعه‌نویی با تیم‌ملی ایران بود.[۴۴][۴۵] او در طی دوران مربیگریش در تیم ملی، در ۱۷ بازی ۱۰ برد، ۶ مساوی و ۱ باخت داشت و رکورد ۲٫۱ امتیاز در هر بازی را ثبت کرد.[۴۶]پس از جدایی از تیم ملی و در انتهای سال ۲۰۰۷، در جمع سه نامزد عنوان بهترین مربی سال آسیا معرفی شد که نهایتاً موفق به کسب این عنوان نشد.[۴۷][۴۸]حاشیه‌هاسقف قراردادهااز شروع فصل 89-90 لیگ ایران، برای مربیان و بازیکنان قانونی به عنوان سقف قرارداد وضع شد که بر اساس آن مبلغ قرار داد نباید از سقف مورد نظر سازمان لیگ ایران بیشتر شود. مبلغ قراردادهای او در چند سال اخیر مبهم بوده و در یک نوبت در زمان مربیگری تراکتورسازی به همین دلیل به سازمان لیگ فراخوانده شد. [۴۹][۵۰] [۵۱]قلعه نویی در طول فصل های ٨٩-٩٠ و ٩٠-٩١ بارها به این قانون اعتراض کرد و آن را غیر حرفه ای خواند. از جمله اظهار کرد که فدراسیون با اعمال این قانون باعث ازهم پاشیدگی سپاهانِ او شده‌است.[۵۲]. او این قانون را شبیه قوانین کمونیستی دانست و اضافه کرد امروزه حتی کمونیست ها به این نتیجه رسیدند که باید در فوتبال هزینه کرد، اما مادر فوتبال ایران یک تیم را تضعیف می کنیم تا سایر تیم ها قدرت پیدا کنند. [۵۳]در موردی دیگر در انتفاد از اعمال این قانون تنها برای مربیان داخلی (و نه مربیان خارجی)، گفت: "همه جای دنیا دنبال این هستند برای نیروهای خودشان بستر را فراهم کنند تا پیشرفت کنند اما ما قوانین را طوری می‌گذاریم که نیروهای داخلی و استعدادهایمان از بین می‌رود. نگاه داخلی به نیروهای خودی باید قشنگ‌تر باشد. اصل این قانون غلط است. [۵۴] همان زمانی که سقف قرارداد را رعایت نکردم، علناً گفتم که سقف را رعایت نکردم. پای حرفم هم ایستادم. حتی در تلویزیون هم این حرف را زدم. مثل بعضی‌ها نبودم که بگویم سقف را رعایت کردم و این کار را انجام نداده باشم. من دروغ نگفتم. [۵۵]اظهارات و نظراتدست‌های پشت پرده:[۵۶] یکی از موضوعاتیست که چند بار از آن یاد کرده است.[۵۷] او در مهر ۹۰ در مصاحبه‌ای گفت:«در مملکت ما اگر سالم کار کنی ریشه‌ات را می‌زنند.»[۵۸] پس از شکست تیمش در مقابل استقلال در بهمن ۹۰ که در پی اشتباه محسن ترکی در اعلام پنالتی و اخراج احسان حاج صفی روی داد، در اعتراض به اشتباهات داوری وی گفت:«اشتباهات داوری جزی از فوتبال است، آیا غرض ورزی هم جزو فوتبال است؟ اگر اینها با قلعه نوعی مشکل دارند تقصیر تراکتور چیست؟ تقصیر مردم آذربایجان چیست؟»[۵۹][۶۰]او همچنین گفت:"حضور تراکتورسازی در آسیا، مایه افتخار این قاره خواهد شد.[۶۱] و هیچ تیم جایگاهی شبیه این تیم ندارد."[۶۲]مبارزه با بازیکن سالاری: در برهه‌ای به خاطر اختلافی که با مهدی کیانی هافبک تراکتورسازی داشت [۶۳] او را از تیم اخراج کرد و دلیل آنرا مخالفت با بازیکن سالاری و باج ندادن به بازیکن اعلام کرد:«متأسفانه بازیکنان ما هنوز نمی‌دانند که باید تفکر حرفه ای داشته باشند و در هر شرایطی به تصمیمات مربیان خود احترام بگذارم و من هم نمی‌توانم با چنین بازیکنانی کنار بیایم. از همین رو کیانی را به باشگاه واگذار کردم و او حق حضور در تمرینات ما را ندارد چون بی انضباطی کرده است». [۶۴] او به مدت ١٦ هفته به کیانی اجازه تمرین نداد و از مدیریت تیم‌هایی که سعی در جذب کیانی در دوران محرومیتش داشتند، انتقاد کرد. [۶۵] در جریان اعتراض مجتبی جباری در بازی خارج از خانه استقلال در عربستان نیز او را - در زمانی که استقلال در کورس قهرمانی بود - یک ماه از حضور در تمرینات تیم استفلال محروم کرد. [۶۶]ماجرای نصرتی و رضایی: در ماجرای حاشیه ای[۶۷][۶۸] پرسپولیس - داماش (آبان ۹۰) به همراه گروهی از پیشکسوتان بیانه‌ای را در حمایت از محمد نصرتی امضا کرد که در آن با اشاره به گل مهم نصرتی به بحرین که باعث صعود ایران به جام جهانی 2006 شده یود، خواستار بخشش وی شد. علاوه بر این بیانیه جمعی، قلعه نویی در اظهار نظر شخصی دیگری در ارتباط با ماجرای محمد نصرتی و شیث رضایی گفت: "بنده کار نصرتی و شیث را محکوم می کنم و می گویم با این مسایل باید برخورد شود. اما حرفم این است که در صدا و سیما و برنامه نود با پرداختن به این مسایل مشکلات دیگر جامعه مثل اشتغال و ... را مخفی نگه می دارند. درست در روزهایی که بحث اختلاس و استیضاح وزیر مطرح بود این داستان راه افتاد." [۶۹]انتقاد از مدیریت محمود احمدی نژاد در امور ورزشی: در تیرماه ١٣٨٨ در انتقاد از انتصاب افراد سیاسی و فاقد تخصص ورزشی برای سمت های ورزشی در دولت محمود احمدی نژاد گفت: "آقای احمدی‌نژاد! چرا هر کس در فوتبال ایران مردم را خوشحال می‌کند، جابجا می‌شود. بزرگترین علتی که باعث شد تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی صعود پیدا نکند سیاسی شدن فوتبال ما بود. متأسفانه ورود مسئولان دولتی و غیرورزشی به وزرش و فوتبال ما باعث شد که این بار هم به جام جهانی صعود پیدا نکنیم. یکسری از مدیران با استفاده از قدرت‌های دولتی وارد ورزش شده و به آن ضربه می‌زنند. این آدم‌ها به دلیل آن که تخصصی در کار ندارند پس از اینکه در مناصب‌شان قرار می‌گیرند تحت تاثیر دوربین‌های تلویزیونی و مطبوعات قرار گرفته و در آن غرق می‌شوند و نمی‌توانند به درستی در ورزش مدیریت کنند و این به ورزش و فوتبال ما ضربه می‌زند." [۷۰]انتقاد از ریای مذهبی در ورزش ایران: در برنامه زنده ورزش و مردم، در انتقاد از ریای مذهبی حاکم بر ورزش ایران گفت: "در هفته ی دفاع مقدس هستیم ، اما پیام آن عزیزان (شهدای جنگ) گم شده است. در مملکت ما یک سری آقایان ریش می گذارند و فقط دروغ می گویند." او در واکنش به مداخله مجری برنامه که خواست حرف او را قطع کند گفت: "اجازه بفرمایید صحبتم را بکنم. مسؤولیت صحبتم با خودم است." [۷۱] [۷۲]انتقاد از برخی خبرنگاران و شکایت آنها از قلعه نویی: در زمانی که سرمربیگری تراکتورسازی را بر عهده داشت، در مصاحبه ای در انتقاد از عملکرد برخی خبرنگاران گفت:«برخی از خبرنگاران که بد قلم می‌زنند یا نطفه‌شان مورد دارد و یا لقمه حلال نخورده‌اند.» او در جلسه کمیته انضباطی که با شکایت ٦٠ تن از خبرنگاران تشکیل شده بود حاضر نشد و محکوم به پرداخت ٥ میلیون تومان گردید.[۷۳]اختلاف با ناصر حجازی و واکنش های پس از مرگ وی: قبل از مرگ ناصر حجازی و هنگامی که وی در بیمارستان کسری بستری بود، به عیادت وی رفت که در ابتدا گروهی از هواداران ناصر حجازی مانع ورود او به بیمارستان شدند، اما با دخالت نیروی انتظامی خود را برای عیادت به اتاق ناصر حجازی رساند. [۷۴]. به دلیل تنش پیش آمده در بیمارستان و اعتراض گروهی از هواداران حجازی به قلعه نویی، او در مراسم تشییع و ترحیم حجازی شرکت نکرد تا مانع تکرار تنش های احتمالی در آن مراسم شود. همسر ناصر حجازی در تایید این حرکت قلعه نویی (عدم شرکت در مراسم) گفت: "او کار بسیار خوبی کرد که به مراسم ناصر نیامد، زیرا اگر می آمد چه بسا اتفاقاتی رخ می داد که ناراحت کننده بود." همسر حجازی همچنین گقت: "بنده هم بر خلاف برخی شایعات رواج یافته هرگز علیه امیر صحبت نکردم. تنها ناراحتی ما از قلعه نویی به این دلیل بود که انتظار داشتیم پس از فوت ناصر حداقل یک تماس با ما می گرفت و ابراز همدردی می کرد... فکر می کنم دلیل اصلی ناراحتی ناصر از امیر این بود که انتظار داشت زمانی که قلعه نویی بعد از او سرمربی استقلال شد از وی اجازه یا رخصتی می گرفت که امیر این کار را نکرد. اختلافات این دو آنقدرها هم که مردم فکر می کردند ریشه ای نبود... روزهای آخر عمرش و زمانی که همه می گفتند با قلعه نویی اختلاف دارد به خوبی از او استقبال کرد." [۷۵] فردای روز این مصاحبه، قلعه نویی این نظر همسر حجازی را در مورد اشتباهش در تلفن نزدن به خانواده حجازی تایید کرد و گفت: " بنده شماره تلفنی از همسر آقای حجازی نداشتم و در همان مقطع در رسانه ها تسلیت گفتم. با این حال حق با ایشان است." [۷۶] [۷۷]با این وجود پس از مرگ حجازی، دو فرزند وی از قلعه نویی در دو زمینه انتقاد کردند. مورد اول سیاه نپوشیدن قلعه نویی در دیدار تیم های سپاهان و پرسپولیس بود که 6 روز پس از مرگ حجازی برگزار شد و در آن علی دایی سرمربی پرسپولیس با پیراهن سیاه ظاهر شد. [۷۸] پسر حجازی از این مساله انتقاد کرد. [۷۹] [۸۰] این انتقاد در حالی مطرح شد که قلعه نویی در دیدار تیم های سپاهان و بنیادکار که فردای مرگ حجازی و در تاریخ 3 خرداد در ورزشگاه فولادشهر اصفهان برگزار شد، به خاطر درگذشت حجازی با لباس تمام مشکی سیاه هدایت سپاهان را به عهده داشت. [۸۱] [۸۲] [۸۳] [۸۴] مورد دوم اظهار نظر قلعه نویی در برنامه زنده نود بود که گفت او جز "یک سری اختلافات فنی" مشکلی با حجازی نداشته و به حجازی علاقه ی زیادی داشته است و حتی در سال ١٣٧٥ و پس از استعفای منصور پورحیدری او به مدیر عامل استقلال ( علی فتح الله زاده) پیشنهاد داده تا حجازی سرمربی استقلال شود. [۸۵] آتوسا حجازی، دختر ناصر حجازیدر واکنش به مصاحبه قلعه نویی در برنامه ۹۰ گفت: "من می‌گویم اگر ایشان می‌خواست خاطره تعریف کند ۳ روز زودتر تعریف می‌کرد تا بابام زنده باشد و جوابش را بدهد." [۸۶][۸۷] هنگامی که در آذربایجان از قلعه نویی در مورد نظرش درباره گفته‌های دختر حجازی پرسش شد، او از اظهارنظر در خصوص این گفته‌های وی خودداری کرد. [۸۸]قلعه نویی و برنامه ۹۰قلعه نویی همواره مواضع متناقضی در برابر برنامه ۹۰ و شخص عادل فردوسی پور داشته‌است. برخی موارد برای اثبات حقانیت نظرات خود به برنامه ۹۰ استناد کرده‌است [۸۹] و گاهی کاملاً علیه پرطرفدارترین برنامه تلویزیون ایران موضع گرفته‌است و هدف فردوسی پور را ضربه زدن به خودش و تراکتورسازی دانسته‌است.[۹۰] او در یکی اظهار نظرهای خود عادل فردوسی پور را آلت دست اختلاسگران معروف ۳۰۰۰ میلیاردی معرفی کرد و هدف برنامه ۹۰ را مخفی نگه داشتن مشکلات مردم دانست. [۹۱] امیر قلعه نویی در حالی این اتهام را به برنامه ۹۰ وارد می‌کند که خود در این برنامه حضوراً یا تلفنی به کرات به بیان نظرات خود پرداخته‌است.[۹۲][۹۳][۹۴] همچنین در رابطه با ماجرای بازی پرسپولیس - داماش (۹۰) [۹۵] این حرکات را نتیجه برخورد فردوسی پور دانست و همچنین گفت: به خبرنگار نود سفارش کرده‌اند تراکتور را تخریب کنند. [۹۶]افتخاراتدوران بازیقهرمانی در اولین دوره لیگ قدس (۱۳۶۴) همراه با تیم تهران الفقهرمانی در لیگ فوتبال قطر (۱۹۸۷/۱۳۶۶) همراه با السد قطرقهرمانی در لیگ فوتبال قطر (۱۹۸۸/۱۳۶۷) همراه با السد قطرقهرمانی در جام حذفی فوتبال قطر (۱۹۸۸/۱۳۶۷) همراه با السد قطرقهرمانی در لیگ باشگاههای ایران (لیگ قدس) (۱۳۶۹) همراه با استقلال تهرانقهرمانی در جام باشگاههای آسیا (١٩٩١/۱۳۷٠) همراه با استقلال تهرانقهرمانی در جام باشگاههای تهران (۱۳۷۰) همراه با استقلال تهرانقهرمانی در سوپر جام تهران (۱۳۷۳) همراه با استقلال تهرانقهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران (۷۵-۱۳۷۴) همراه با استقلال تهراننایب قهرمانی در جام باشگاههای تهران ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ همراه با شاهین تهراننایب قهرمانی در جام حذفی فوتبال قطر ۱۹۸۷/۱۳۶۶ همراه با السد قطرصعود به دیدار نهایی جام باشگاههای آسیا ١٩٨٨/۱۳۶۷ همراه با السد قطرنایب قهرمانی در جام باشگاههای تهران ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ همراه با استقلال تهراننایب قهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران ۱۳۶۹ همراه با استقلال تهراننایب قهرمانی در جام باشگاههای آسیا ۱۳۷۱ همراه با استقلال تهراننایب قهرمانی در جام باشگاههای ایران (لیگ آزادگان) ۱۳۷۰ و ۱۳۷۳ همراه با استقلال تهراندوران سرمربی‌گریقهرمانی در جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ به همراه تیم استقلال تهرانقهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ به همراه تیم استقلال تهرانقهرمانی در بازی‌های قهرمانی غرب آسیا ۲۰۰۷ به همراه تیم ملی فوتبال ایرانقهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهرانقهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهرانقهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ به همراه تیم سپاهان اصفهانقهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهاننایب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم استقلال تهراننایب قهرمانی در جام حذفی ۸۳-۱۳۸۲ به همراه تیم استقلال تهرانمقام سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ به همراه تیم استقلال تهراننایب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱-۹۰ به همراه تیم تراکتورسازی تبریزمنابع

بیوگرافی حمید لولایی

زندگی نامه حمید لولایی 

متولد ۱۳۳۴ در محله عشرت‌آباد تهران.

 

اصالتا شمالی است اما بزرگ شده محله عشرت‌آباد است متاهل و دو دختر به نام‌هایمریم و سارا دارد.

 

از کودکی عاشق بازیگری بود و با استفاده از جعبه‌های پودر لباسشویی و چسباندن عکس و گویندگی بچه‌های محل را دور خود جمع می‌کرد.

 

با پول‌های عیدی خود به سینما می‌رفت. بهترین تفریح زمان کودکی‌اش سینما رفتن بود.

 

عشق به بازیگری در ۱۵ سالگی او را به کلاس‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشاند.

 

دوره کلاس‌های هنرهای زیبا را به صورت شبانه گذراند.

 

کار تئاتر را به طور جدی در سال ۱۳۵۸ با بازی در نمایشی به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و سیاوش طهمورث شروع کرد.

 

«پیکرتراش» فیلم سینمایی بود که از آن به عنوان کار دوم خود یاد می‌کند اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و هیچ وقت دیده نشد.

 

در آغاز جنگ در فیلم سربداران هم نقش کوتاهی را ایفا کرد که این آخرین فیلم او قبل از شروع جنگ تحمیلی بود.

 

با شروع جنگ تحمیلی به مدت شش سال از عرصه هنر دور ماند.

 

در زمان خدمت سربازی همچنان به کار تئاتر مشغول بود «سبزه دوست بچه‌ها» تئاتری بود که او در این دوران به همراه مرحوم رضا ژیان برای بچه‌ها اجرا می‌کرد.

 

در سال ۶۹ در کلاس مدیریت سینما شرکت کرد و پذیرفته شد و مدیریت سینما عصر جدید را به عهده گرفت.

 

مدیریت سینما آزادی او را دوباره به دوستان قدیمی‌اش رساند که این دیدار مجدد موجب روی آوردن دوباره لولایی به بازیگری شد.

 

«فراموشخانه» مجموعه‌ای بود که با آن کار و بارش رونق یافت به همین خاطر از مدیریت سینما استعفا داد و به بازیگری روی آورد.

 

بهترین فیلمی که در هنگام مدیریتش در سینما اکران شد «مادر» بود که همیشه از آن به خوبی یاد می‌کند.

 

سال ۱۳۷۲ از مدیریت سینما آزادی استعفا داد و دقیقا یک سال و نیم بعد، سینما آزادی دچار آتش‌سوزی شد.

 

عشق و علاقه او به بازیگری حتی در زمان مدیریت سینما لحظه‌ای او را رها نمی‌کرد به طوری که هرگاه فرصتی به دست می‌آورد زود جیم می‌زد و خود را به سر صحنه می‌رساند.

 

با ساعت خوش قدم به عرصه طنز گذاشت. داریوش کاردان اولین کسی بود که قابلیت‌های او را در این وادی کشف کرد.

 

در ساعت خوش بیشتر از همه عوامل با مهران مدیری و رضا عطاران رابطه بهتری داشت.

 

 

مدیریت سینما مانع ازحضور مدام او در سریال ساعت خوش می‌شد. به همین دلیل بازیگری را به مدیریت سینما ترجیح داد.

با خشایار مستوفی حسابی گل و خود را به جامعه طنز معرفی کرد.


در بازیگری تنها مشوق خود را مادرش معرفی می‌کند و همیشه به خاطر صداقت و روراستی‌اش زبانزد خاص و عام است.

نقاشی تنها هنری است که به بازیگری نزدیک می‌داند او عاشق کارهای آنتوان چخوف است.


صبر و تحمل زیادی دارد و بسیار کم‌حرف است اما خودش را هیچ وقت دست کم نمی‌گیرد.

خودش معتقد است حمید لولایی آدم بی‌آزاری است. اخلاق او در منزل بسیار عالی است.

بسیار دل رحم و مهربان است و بسیار علاقه دارد به دیگران ابراز محبت کند.

عاشق سوارکاری است و فوتبال را خیلی دوست دارد.

عاشق بازی چارلی چاپلین است. در بچگی برای دیگران ادای چارلی چاپلین را در می‌آورد.

به بازی پرویز پرستویی علاقه فراوانی دارد و از عطاران به عنوان آدم خوش فکر و بسیار فروتن یاد می‌کند.

از تلخ‌ترین خاطره‌های زندگی‌اش فوت مادر خانمش بود که روی او تاثیر زیادی داشت.

تعصب خاصی روی دو تیم پرسپولیس و استقلال ندارد اما به بازی مهدی مهدوی‌کیا در تیم ملی علاقه‌مند است

 

زندگی نامه ی علی صادقی بازیگر مشهور

بیوگرافی و زندگینامه علی صادقی + عکس

نام و نام خانوادگی: علی صادقی

 

تاریخ و محل تولد: ۱۴ آذر ۱۳۵۹ – بیمارستان طرفه تهران

 

مدرک تحصیلی: فوق دیپلم کامپیوتر

 

—————————————————————–

 

زندگی عادی این بازیگر تا دوران ورود به سینما : علی صادقی متولد ۱۴ آذر ۵۹ است و در بیمارستان طرفه تهران متولد شده است. پدرش تراشکار و مادرش خانه دار است یک خواهر کوچکتر و یک برادر بزرگتر از خودش دارد.وی به گفته ی خودش به طور اتفاقی و با مجموعه آفتاب عالم تاب ساخته امیر سماواتی و مازیار حبیبی نیا وارد عرصه ی سینما شد.

 

علاقه مندی و اخلاق این بازیگر : اصلاً اهل فوتبال نیست و بین سازها به گیتار برقی بیشتر علاقه دارد و بزرگترین آرزوی وی این است که آخر و عاقبتش به خیر باشد. ایده ی وی در زندگی داشتن یک مزرعه در استرالیا و گاوچرانی (یا شاید گاوداری !) در آنجا است !  در زندگی بیشتر ازموسیقی گوش دادن لذت می برد.خوبی اخلاق وی این است که دروغ در کارش نیست و  بدی اخلاقش هم اینه که خیلی رک است.کارتون مورد علاقه علی صادقی در دوران کودکی یه کارتون عروسکی به نام ارگ و جیرجیر. بن و سباستین، گامبا (یه موش بود که خونه شود گم کرده بود) یونیکو اسب شاخداراست ؛ و خود او کار کوچه ی اقاقیااش را بیشتر از بقیه دوست دارد.

 

—————————————————————–

 

مجموعه آثار سینمایی این بازیگر :

 

– پیک نیک در جنگ (سیدرحیم حسینی، ۱۳۸۳)
- هشت پا (علیرضا داودنژاد، ۱۳۸۳)
- هوو (علیرضا داودنژاد، ۱۳۸۴)
- اگه میتونی منو بگیر (شاهد احمدلو، ۱۳۸۵)
- تیغ زن (علیرضا داودنژاد، ۱۳۸۵)
- حرکت اول
- چپ دست (۱۳۸۴)
- پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
- آقا (۱۳۸۲)
- روایت سه گانه (اپیزود دوم، شوخی‌های خدا) (۱۳۸۲)
- کیش و مات (جمشید حیدری ، ۱۳۸۷)

 

—————————————————————–

 

مجموعه آثار  تلویزیونی این بازیگر :

 

– فرزندان ایران
- تابستانه پاییزه زمستانه
- آفتاب عالم تاب
- کوچه اقاقیا (رضا عطاران)
- پشت کنکوری ها (پریسا بخت آور)
- دردسر والدین (مسعود نوابی)
- خانه به دوش (رضا عطاران)
- متهم گریخت (رضا عطاران)
- ترش و شیرین (رضا عطاران)
- زن بابا

 

زندگی نامه دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب

 زندگی نامه ی دکتر حسن روحانی

حسن‌ روحانی‌ در سال‌ 1327، در سُرخه‌، از بخش‌های‌ مرکزی‌ شهرستان‌ سمنان‌، چشم‌ به‌ جهان‌ گشود
پس‌ از اتمام‌ دوره دبستان‌ به‌ خواست‌ پدر و تمایل‌ خود، به‌ تحصیل‌ مقدمات‌ علوم‌ دینی‌ در حوزه علمیه سمنان‌ روی‌ آورد. در عین‌ حال‌ به‌ سبب‌ تربیت‌ خانوادگی‌ و اثرپذیری‌ از خلق‌ و خوی‌ استادانش‌ به‌ تهجّد، سحرخیزی‌ و انجام‌ مستحبات‌ و نوافل‌، مقید بود. در این‌ دوران‌، او مجذوب‌ اساتید خود، به‌خصوص‌ حجت‌الاسلام‌ نجات‌ و علامه‌ حائری‌ سمنانی‌ بود و از طریق‌ او با امام‌خمینی‌(ره‌) که‌ در آن‌ هنگام‌ از مدرِّسین‌ والا مرتبه حوزه علمیه‌ قم‌ بود، آشنا گردید و آرزوی‌ دیدار حاج‌آقاروح‌الله در دلش‌ شکوفا شد.
در تابستان‌ 1340، عازم‌ قم‌ شد و از خوش‌ اقبالی‌، وارد مدرسه‌ای‌ شد که‌ از همان‌ سال‌ با مدیریت‌ دکتر بهشتی‌ و همکاری‌ تنی‌ چند از فضلای‌ حوزه‌، برنامه درسی‌ نوینی‌ در آن‌ به‌ اجرا درآمده‌ بود و طلاب‌ مدرسه‌ افزون‌ بر دروس‌ حوزوی‌، ادبیات‌ زبان‌ فارسی‌ و انگلیسی‌ و ریاضیات‌ و تاریخ‌ اسلام‌ را نیز به‌عنوان‌ مواد درسی‌ باید می‌گذراندند و با استفاده‌ از شیوه‌های‌ جدید آموزش‌، مراحل‌ مختلف‌ دروس‌ حوزوی‌ را طی‌ می‌کردند.
تحصیلات دانشگاهی و مدارج علمی:
دکتری (
Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو (عنوان پایان‌نامه: The Flexibility of Shariah; Islamic Law
)
فوق لیسانس (
M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو (عنوان پایان‌نامه: The Islamic Legislative Power)
لیسانس حقوق قضائی از دانشگاه تهران
وکیل پایه یک دادگستری (کانون وکلای دادگستری مرکز)
استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک
تحصیلات حوزوی:

خارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام سید محمد محقق داماد(ره)، شیخ مرتضی حائری(ره) و سید محمدرضا گلپایگانی(ره) سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام سلطانی(ره)، فاضل لنکرانی(ره) و شیخ محمد شاه‌آبادی(ره)
حسن‌ روحانی‌ در سال‌های‌ اقامت‌ در قم‌، علاوه‌ بر فقه‌ و اصول‌ و دیگر دانش‌های‌ حوزوی‌، دروس‌ دبیرستانی‌ را نیز با تلاش‌ شخصی‌ خود فرا گرفت‌ و در شهریور 1347، موفق‌ به‌ دریافت‌ دیپلم‌ متوسطه‌ شد و سال‌ بعد به‌ دانشگاه‌ راه‌ یافت‌.
این‌ طلبه جوان‌ از شانزده‌ سالگی‌ کار سخنرانی‌ و منبر را آغاز کرد و از قضای‌ روزگار، در اولین‌ سفر تبلیغی‌ خود در تویسرکان‌، توسط‌ شهربانی‌ دستگیر و بازداشت‌ شد. روحانی‌ به‌ رغم‌ اخذ مدرک‌ لیسانس‌ حقوِق از دانشگاه‌ تهران‌، از فعالیت‌ در دادگستری‌ و قضاوت‌ سربرتافت‌ و همچنان‌ به‌ کار تبلیغ‌ و منبر ادامه‌ داد و به‌زودی‌ از سخنوران‌ پرآوازه‌ شد؛ به‌ گونه‌ای‌ که‌ در سال‌های‌ 1354 تا 1357 یکی‌ از مشهورترین‌ سخنرانان‌ کشور در مجامع‌ دینی‌ و سیاسی‌ شناخته‌ می‌شد.
به‌ دلیل‌ وسعت‌ اطلاعات‌ دینی‌ و تسلط‌ وی‌ به‌ اطلاعات‌ علمی‌ و اجتماعی‌ روز، همواره‌ سخنرانی‌های‌ ایشان‌ از لحاظ‌ عنوان‌ و محتوا بسیار نو و جذاب‌ و در عین‌ حال‌ انقلابی‌ و پرشور و برای‌ نسل‌ جوان‌ و تحصیل‌کرده کشور بسیار مفید و ارزشمند بود.
پس‌ از رحلت‌ غریبانه آیت‌الله حاج‌ سیدمصطفی‌ خمینی‌ در اول‌ آبان‌ 1356، حجت‌الاسلام‌ روحانی‌ در مجلس‌ بزرگداشتی‌ که‌ از سوی‌ جمعی‌ از روحانیون‌ و شخصیت‌های‌ مبارز در مسجد ارک‌ تهران‌ برگزار شد، به‌ دعوت‌ آیت‌الله مرتضی‌ مطهری‌ سخنرانی‌ کرد و برای‌ نخستین‌ بار در این‌ سخنرانی‌ پیشنهاد نمود که‌ همگان‌، از عنوان‌ و لقب‌ "امام‌" برای‌ آیت‌الله العظمی‌ خمینی‌ استفاده‌ کنند و خود نیز در همان‌ مجلس‌ از آیت‌الله خمینی‌ با عنوان‌ امام‌خمینی‌ یاد کرد.

این‌ سخنرانی‌ به‌ قدری‌ مورد توجه‌ جوانان‌ و انقلابیون‌ سراسر کشور قرار گرفت‌ که‌ ده‌ هزار نسخه‌ نوار این‌ سخنرانی‌ ظرف‌ چند هفته‌ نه‌ تنها در داخل‌ کشور بلکه‌ در اقصی‌ نقاط‌ جهان‌ مانند اروپا و آمریکا منتشر شد و در اختیار جوانان‌ علاقه‌مند و دانشجویان‌ قرار گرفت‌.
پس‌ از این‌ سخنرانی‌، دکتر روحانی‌ مدتی‌ مخفی‌ و ساواک‌ در همه‌ جا به‌ دنبال‌ دستگیری‌ وی‌ بود. سپس‌ در ماه‌های‌ محرم‌ و صفر، حجت‌الاسلام‌ روحانی‌ با نام‌ مستعار "اسلامی‌" سخنرانی‌ می‌کرد. در دی‌ ماه‌ آن‌ سال‌ که‌ چند شب‌ در شهرستان‌ نهاوند سخنرانی‌ کرد، بعد از سخنرانی‌ شب‌ سوم‌ که‌ مصادف‌ با حوادث‌ 19 دی‌ ماه‌ قم‌ شده‌ بود، شهربانی‌ نهاوند مأمور دستگیری‌ وی‌ شد که‌ با تلاش‌ شهید حیدری‌ و دوستانش‌ با لباس‌ مبدّل‌ از نهاوند خارج‌ گردید.
حسن روحانی‌ در حالی‌ که‌ در سراسر کشور ممنوع‌المنبر بود، در اجتماع‌ بزرگ‌ مردم‌ یزد در فروردین‌ 1357 سخنرانی‌ کرد و بعد از سخنرانی‌ توانست‌ از یزد خارج‌ شود و به‌ بندرعباس‌ برود. از آن‌ پس‌، منزل‌ ایشان‌ در تهران‌ تحت‌ مراقبت‌ دائم‌ ساواک‌ جهت‌ دستگیری‌ وی‌ قرار گرفت‌. وی‌ به‌ توصیه دکتر بهشتی‌ و استاد مطهری‌ از کشور خارج‌ شد و مدتی‌ در خارج‌ از کشور به‌ سخنرانی‌ و تبلیغ‌ پرداخت‌ و پس‌ از عزیمت‌ امام‌خمینی‌ به‌ پاریس‌ به‌ محضر امام‌ شتافت‌ و به‌ ایشان‌ پیوست‌.
روحانی‌ که‌ در کنار تبلیغات‌ به‌ ادامه‌ تحصیل‌ در یکی‌ از دانشگاه‌های‌ انگلستان‌ پرداخته‌ بود، دیگر نتوانست‌ در آن‌ شرایط‌ به‌ فعالیت‌ تحصیلی‌ خود ادامه‌ دهد و با پیوستن‌ به‌ امام‌خمینی‌ در پاریس‌، به‌صورت‌ تمام‌ وقت‌، به‌ خدمت‌ انقلاب‌ درآمد و به‌ سخنرانی‌ در شهرهای‌ مختلف‌ اروپا پرداخت‌. بدین‌ منظور او با سفر به‌ شهرهای‌ مختلف‌ اروپا، برای‌ دانشجویان‌ ایرانی‌، از انقلاب‌ و چگونگی‌ حکومت‌ اسلامی‌ سخن‌ گفت‌. آشنایی‌ وی‌ با محیط‌ علمی‌ و دانشگاهی‌ اروپا و فرهنگ‌ غرب‌، با ابعاد مثبت‌ و منفی‌ آن‌، موضوعی‌ تأثیرگذار در جامعیت‌ و نحوه اندیشه‌ و نظر او در مسائل‌ جهانی‌ و همچنین‌ در تدبیر و مدیریت‌ وی‌ در سال‌های‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ گردید.
با اوج‌گیری‌ انقلاب‌ و خروج‌ شاه‌ از ایران‌، حجت‌الاسلام‌ روحانی‌ نیز در بهمن‌ 1357، به‌ ایران‌ بازگشت‌ و یکسره‌ به‌ خدمت‌ نظام‌ اسلامی‌ درآمد و مأموریت‌ یافت‌ ارتش‌ فروپاشیده‌ را سر و سامان‌ داده‌ و احیا کند. ضمن‌ آنکه‌ برای‌ تبلیغ‌ به‌ شهرهای‌ مختلف‌ هم‌ سفر می‌کرد و با گروه‌های‌ معارض‌ انقلاب‌ چون‌ چپی‌ها و سازمان‌ مجاهدین‌ (منافقین‌) به‌ بحث‌ و مناظره‌ می‌پرداخت‌.
حسن روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اولین اقدام در سال 58، به ساماندهی وضعیت ارتش و پادگان‌های نظامی پرداخت و در سال 59 ردای نمایندگی ملت در مجلس شورای اسلامی را بر تن کرد و پنج دوره قانونگذاری (به مدت 20 ‌سال) را در کارنامه خود ثبت کرد.
عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال 1359 تا سال 1362 از دیگر مسئولیت‌های وی در دوران پس از انقلاب بوده است.
روحانی در دوران جنگ تحمیلی مسئولیت‏های متعددی از جمله عضویت در شورایعالی دفاع، عضویت در شورایعالی پشتیبانی جنگ، معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور را برعهده داشت و بین سال‌های 1367 تا 1368 نیز به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شد.
وی به پاس سال‌ها حضور در مسئولیت‌های مختلف در دوران دفاع مقدس، از سوی مقام معظم رهبری مفتخر به دریافت نشان درجه دو فتح و نشان درجه یک نصر شد.
روحانی پس از بازنگری قانون ‏اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهاد شورایعالی امنیت ملی سمت نمایندگی مقام معظم رهبری در این شورا را بر عهده گرفت و 13 سال نیز به عنوان مشاور امنیت ملی رؤسای جمهور سابق انجام وظیفه کرده است.
وی از سال 1370 به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و تاکنون نیز در این سمت فعالیت دارد و علاوه بر ریاست کمیسیون سیاسی و امنیتی و دفاعی مجمع، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک این نهاد نیز بر عهده اوست.
حسن روحانی در انتخابات میان‏دوره‏ای سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در 29 بهمن 1378 از حوزه انتخابیه استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد و در سال 1385 نیز از استان تهران به این مجلس راه یافت و در حال حاضر ریاست کمیسیون سیاسی و اجتماعی این مجلس را بر عهده دارد.
اگر چه روحانی به صورت همزمان به فعالیت‌های علمی اشتغال داشته، اما حضور مستمر وی در دانشگاه، موجب دوری او از مسئولیت‌های کلیدی نبوده و روحانی با تصدی 16 ساله مسئولیت دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی مسئولیت پرونده هسته‌ای کشورمان را بر عهده داشت.
پس از تشکیل دولت محمود احمدی‌نژاد، مسئولیت پرونده هسته‌ای به علی لاریجانی واگذار شد و روحانی که همچنان در مقام نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی قرار دارد، با نگارش کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای" به ثبت خاطرات خود از دوران مسئولیتش در شورا و پیگیری پرونده هسته‌ای پرداخت.
دکتر حسن روحانی در 22 فروردین 92 در یک گردهمایی با حضور جمعی از هوادارانش در مجتمع آدینه تهران و با شعــار "دولت تدبیر و امید" برای انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کاندیداتــوری کرد و در 25 خـــرداد 92 با 329 /613/18رای رئیس‌جمهور منتخب مردم شد.